فرانکشتاین یا پرومته مدرن
Frankenstein; or, The Modern Prometheus
🔥 چرا «پرومتهٔ مدرن»؟
این عنوان رو مری شلی بیهدف نذاشت؛ عمداً یک موازیسازی سنگین بین فرانکنشتاین و پرومته ساخته:
1. پرومته (در اسطوره یونان) چیکار کرد؟
آتش را از خدایان دزدید
آن را به انسانها بخشید (نماد دانش، تکنولوژی، آگاهی)
بهخاطر همین سرپیچی تا ابد شکنجه شد
پرومته= مردی که بهخاطر جاهطلبیِ بیش از حد، هم به انسان کمک کرد، هم خودش را نابود.
2. فرانکنشتاین چه شباهتی به او دارد؟
ویکتور فرانکنشتاین:
راز آفرینش زندگی را دزدید، مثل آتشِ خدایان
آن را بدون مسئولیتپذیری، بدون بلوغ اخلاقی، و صرفاً از سر غرور علمی اجرا کرد
نتیجه؟ موجودی که خودش هم از دیدنش وحشت کرد
و مثل پرومته:
از دانشی که به دست آورد وحشت کرد
از نظر روانی و اخلاقی فروپاشید
تاوان جاهطلبیاش را فصلبهفصل میدهد
این دقیقاً علت انتخاب عنوانه:
فرانکنشتاین هم خالقِ ناآگاهه، هم بندهٔ مجازاتش.
---
🔥 نکته مهمتر: «هیولا» هیولا نیست
این را از همین فصل ۷ بهبعد بهتر میبینی:
ویکتور خودخواه، فرارکننده و بیمسئولیت است.
موجود اما هویتی میسازد، احساس دارد، دنبال پذیرش است و خشونتش نتیجهٔ طرد شدن و تنهایی است.
بنابراین سؤال اصلی کتاب که باید موقع خواندن همراهت باشد این است:
❗ «واقعاً چه کسی هیولاست؟ آفریننده یا آفریده؟»
این همان نقدی است که مری شلی به:
علم بدون اخلاق
جاهطلبی مردانه
غرور روشنگری
و مسئولیتگریزی انسان مدرن
وارد میکند.
---
🔥 سه محور اصلی که باید در بقیه فصلها دنبال کنی
1. گناه و مسئولیت
ویکتور خلق میکند، اما فرار میکند.
این فرار، نه آفرینش، فاجعه را میسازد.
2. تنهایی
هم ویکتور و هم موجود، هر دو قربانیاند.
یکی قربانی وسواس علمی، دیگری قربانی بیمحبتی جهان.
3. هویت
موجود هیچ نامی ندارد.
این بینامی نماد نامعلوم بودن مرز انسانیت است.
- ۰۴/۰۸/۲۴